مقالات ترجمه شده

جایگزینی جزئی دانه ذرت با لاکتوز در استارترهای گوساله و اثر آن بر تخمیر شکمبه و عملکرد رشد

عنوان فارسی

جایگزینی جزئی دانه ذرت با لاکتوز در استارترهای گوساله و اثر آن بر تخمیر شکمبه و عملکرد رشد


عنوان لاتین

Effects of partial replacement of corn grain with lactose in calf starters on ruminal fermentation and growth performance

مشخصات کلی

سال انتشار 2017
کد مقاله 2478
فرمت فایل ترجمه Word
تعداد صفحات ترجمه 19
نام مجله فاقد منبع
نشریه فاقد منبع
درج جداول و شکل ها در ترجمه انجام شده است
جداول داخل مقاله ترجمه شده است

چکیده فارسی

هدف این مطالعه، جایگزینی جزئی دانه ذرت با لاکتوز در استارترهای (منظور از استارتر همان جیره آغازین است که در واقع از زمان تولید تا سه ماهگی به گوساله خورانده می شود) گوساله و ارزیابی اثر آن بر مصرف ماده خشک، نرخ رشد، پی اچ شکمبه و پروفایل اسید چرب فرار است. شصت گوساله نر هولشتاین در یک برنامه تغذیه ای تا روز پنجاه و پنجم تیمار شدند و رشد کردند. گوساله ها با استارترهای گوساله بافت‌دار شده تغذیه شدند که این استارترهای بافت‌دار شامل 30.1% دانه های پولکی بخار دهی شده و 0% (کنترل)، 5% ، یا 10% (n = برای هر تیمار) بر اساس ماده خشک بودند. همه گوساله ها از روز هفتم (7) تحت تیمار استارتر و از روز سی و پنجم (35) تحت خوراک یونجه قرار گرفتند. pH شكمبه به طور مداوم بلافاصله بعد از شير گرفتن (روز 55-62) برای 15 گوساله (n = 5 در هر تیمار) و 3 هفته پس از شیر گرفتن (شیرگیری) (روز 77 تا 80 ) برای 45 گوساله (n = 15 در هر تیمار) دیگر اندازه گيري شدند. مصرف ماده خشک، عملکرد رشد، تغییرات پی اچ شکمبه تحت تاثیر تیمار قرار نگرفتند. با این وجود، بر اساس آنالیز ضریب همبستگی اسپیرمن‌ (rs) ، مصرف لاکتوز همبستگی مثبتی با حداقل پی اچ شکمبه (rs = 0.306) داشت و برای داده های جمع آوری شده از روز 77 تا 80 صادق بود. به طور مشابه، مصرف یونجه تحت تاثیر تیمارهای اعمال شده قرار نگرفت، اما همبستگی مثبتی با میانگین روزانه (rs = 0.338) و حداکثر پی اچ شکمبه (rs = 0.408) دارد و همبستگی منفی با مدت زمان pH <5.8 (طول مدت زمانی که پی اچ کمتر از 5.8 بود) (rs = - 0.329 )و مساحت pH <5.8 (سطحی که دارای پی اچ کمتر از 5.8 بود) (rs = -0.325) دارد، این نشان می دهد که تغییر مصرف علوفه در میان حیوانات ممکن است اثرات تیمار بر روی پی اچ شکمبه را بپوشاند. نسبت مولی استات شکمبه بیشتر بود (45.2 در مقابل 40.6%( و پروپیونات موجود در مایع شکمبه، در تیمار حاوی 10% لاکتوز کمتر از نمونه کنترل (35.3% در مقابل 40.2%) بود که این داده در روز 80 جمع آوری گردید; با این حال، نسبت مولی بوتیرات تحت تاثیر تیمار نبود. این نتایج نشان می دهد که گنجاندن لاکتوز ( تا 10% ماده خشک) در استارترهای (جیره آغازین) گوساله ممکن است تاثیری بر مصرف ماده خشک و عملکرد گوساله ها نداشته باشد، اما گنجاندن لاکتوزهای بیشتر در استارتر (جیره آغازین) و مصرف یونجه بیشتر ممکن است با افزایش پی اچ شکمبه در ارتباط باشد.

چکیده لاتین

The objective of this study was to evaluate effects of partial replacement of dry ground corn with lactose in calf starters on dry matter intake, growth rate, ruminal pH, and volatile fatty acid profile. Sixty Holstein bull calves were raised on a high plane of nutrition program until 55 d of age. Calves were fed texturized calf starters containing 30.1% steam-flaked grains and lactose at 0 (control), 5, or 10% (n = 20 for each treatment) on a dry matter basis. All calves were fed treatment calf starters ad libitum from d 7 and kleingrass hay from d 35. Ruminal pH was measured continuously immediately after weaning (d 55–62) for 15 calves (n = 5 per treatment), and 3 wk after weaning (d 77 to 80) for the other 45 calves (n = 15 per treatment). Dry matter intake, growth performance, and ruminal pH variables were not affected by treatment. However, according to Spearman’s correlation coefficient (rs) analyses, lactose intake was positively correlated with dairy minimum ruminal pH (rs = 0.306) for the data collected from d 77 to 80. Similarly, hay intake was not affected by treatment, but positively correlated with daily mean (rs = 0.338) and maximum ruminal pH (rs = 0.408) and negatively correlated with duration pH <5.8 (rs = −0.329) and area pH <5.8 (rs = −0.325), indicating that the variation in hay intake among animals might have masked treatment effects on ruminal pH. Ruminal molar ratio of acetate was higher (45.2 vs. 40.6%), and that of propionate was lower in 10% lactose than control (35.3 vs. 40.2%) for ruminal fluid collected on d 80; however, molar ratio of butyrate was not affected by treatment. These results indicate that lactose inclusion in calf starters up to 10% of dry matter might not affect dry matter intake and growth performance of calves, but that greater lactose and hay intake might be associated with higher ruminal pH.

خرید و دانلود ترجمه این مقاله:

جهت خرید این مقاله ابتدا روی لینک زیر کلیک کنید، به صفحه ای وارد می شوید که باید نام و ایمیل خود را وارد کنید و پس از آن روی دکمه خرید و پرداخت کلیک نمایید، پس از پرداخت بلافاصله به سایت بازگشته و می توانید فایل خود را دانلود کنید، همچنین لینک دانلود به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد.

دیدگاه ها

هیچ دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است

ارسال دیدگاه

مقالات معتبر علمی از ژورنال های ISI