همکاری کارت امتیازی متوازن و EFQM در قالب مدیریت اجرایی صنعت ساخت

قیمت: 41,000 تومان

دانلود رایگان مقاله

خرید ترجمه مقاله

عنوان فارسی

همکاری کارت امتیازی متوازن و EFQM در قالب مدیریت اجرایی صنعت ساخت

عنوان لاتین

THE BALANCED SCORECARD AND EFQM WORKING TOGETHER IN A PERFORMANCE MANAGEMENT FRAMEWORK IN CONSTRUCTION INDUSTRY

در سالهای اخیر کارت امتیازی متوازن (BSC) و مدل تعالی بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) از مدلهای مدیریت اجرایی (PMM) بسیار محبوب شده اند. با این وجود، بسیاری از مطالعات نقص هایی را بویژه در برقراری ارتباط، یکپارچه کردن و تراز کردن نشانگرهای کلیدی اجرایی (KPI) با استراتژی، تنظیم اهداف بلندمدت و اجرای الگوبرداری نشان داده اند. BSC یا EFQM همیشه تنها استفاده شده اند و به عنوان ابزارهای انحصاری PMM در نظر گرفته شده اند. درمقابل، این مطالعه چهارچوب PMM جدیدی معرفی می کند که تکیه بر نقاط قوت BSC و EFQM دارد. چهارچوب از روند سلسله مراتب تحلیلی (AHP) برای ایجاد ارتباط بین این دو مدل استفاده می کند. در ابتدا از AHP برای تنظیم اولویتها بین اهداف خرد استراتژیک رقابتی استفاده می شودو بعد از ان برای انتخاب KPI ها در برابر معیارهای SMARTER (ویژه، قابل اندازه گیری ، دست یافتنی، مرتبط، محدود به زمان، تشویقی و پاداشی ) بکار می رود. با تحقیق در چهارچوب صنعت ساخت متوجه شدیم که شرکتها می توانند EFQM و BSC را یکپارچه کنند تا الگوبرداری را اجرا کنند، بهترین عملکرد را شناسایی کنند، استراتژی را با محیط های رقابتی تراز کنند و استراتژی هم تراز با KPI ها را انتخاب کنند.شرکتهای ساخت با استفاده از این چهارچوب می توانند به کنترل استراتژیکی دست یابند که با استفاده BSC به تنهایی نمی توانستند به آن برسند. این یافته ها مهمند چون چشم انداز جدیدی در مدیریت سازمانها ارایه می کنند و بسیاری از مولفان که EFQM و BSC را در برابر یکدیگر قرار می دهند با آن مواجهند.

In the recent years the Balanced Scorecard (BSC) and EFQM Excellence Model (EFQM) became very popular performance management (PMM) models. However, many studies showed their flaws, especially in communicating, integrating and aligning Key Performance Indicators (KPI) with strategy, setting targets and conducting benchmarking. BSC or EFQM have always been used alone and regarded as exclusive PMM tools. In contrast, this study introduces a novel PMM framework that relies on the strengths of both BSC and EFQM. The framework uses the Analytic Hierarchy Process (AHP) to connect these two models. At first, AHP is used for setting priorities among competitive strategic objectives and afterwards for selecting KPIs against SMARTER (Specific, Measurable, Achievable, Relevant, Time-bound, Encouraging and Rewarding) criteria. By verifying the framework on the construction industry we discovered that companies can integrate EFQM and BSC to conduct benchmarking, identify best practice, align strategy with the competitive surroundings and selecting strategy aligned KPIs. Using this framework, construction companies can thus achieve strategic control that otherwise by just using BSC could not be achieved. These findings are important because they bring a new perspective on managing organizations and confront many authors who have put EFQM and BSC against each other